توصیه مهم برای سهامداران ETF/ خبرهای خوبی در راه است
تاریخ انتشار: ۱۸ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۷۳۰۲۹۸
علی احمدزاده اصل درمورد دلیل معامله شدن سهام صندوق دارایکم و پالایشی یکم زیر قیمت NAV، توضیح داد: اصولا شرکتهای سرمایهگذاری یا مجموعههایی که دارای سهامهای گوناگون هستند - همانند صندوقهای ETF - زیر قیمت NAV معامله میشوند اما به سبب شرایط حال حاضر میتوان امید داشت که تا پایان امسال قیمت معاملاتی دو صندوق پالایشی یکم و دارایکم به NAV نزدیک شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با اشاره اقدام سازمان بورس و اوراق بهادار برای فراهم کردن اعمال رای غیردولتیها در صندوقهای دارا یکم و پالایشی یکم و همچنین تبدیل یونیتهای این دو صندوق به سهام ممتاز گفت: این تصمیم به نوعی برای شرکتهای سرمایهگذاری و نهادهای مالی، هلدینگها و غیره می تواند خبر مثبتی باشد و عملکرد این صندوقها را پویاتر از گذشته کند.
این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه اکنون مهمترین امتیازی که دو صندوق دارایکم و پالایشی یکم در مقایسه با سایر صندوقها دارند، مربوط به پتانسیل مجموع سهمهای تشکیل دهنده آنها میشود تاکید کرد: با این حال امتیازاتی که قرار است در نظر گرفته شود، میتواند پتانسیل صندوقهای مذکور را ارتقا بخشد. از منظر بسیاری از کارشناسان و فعالان حوزه بازارسرمایه سهام دوصندوق پالایشی یکم و دارایکم به میزانی نقد هستند که برای هرگونه سرمایهگذاری اعم از میان مدت یا بلندمدت می توانند جذاب باشند اما باید دولت مداخلات خود را در این صندوقها کاهش دهد.
احمدزاده اصل تاکید کرد: با توجه به ارزندگی مجموع سهمهای موجود در پالایشی یکم و دارایکم به سهامداران توصیه میکنم در فروش سهام این دو صندوق تعجیل نکنند.
بر اساس این گزارش، سال ۱۳۹۹ و درحالی که شاخص کل بورس برای گذر از مرز دو میلیون واحد کمین کرده بود، وعده عرضه سه صندوق دولتی در قالب ETF از سوی دولتمردان داده و قرار شد صندوق نخست بانکی و بیمه ای، صندوق دوم پالایشی و صندوق سوم خودرویی و فلزی باشد. درواقع دولت بنا داشت باقیمانده سهم خود در برخی بانکها، بیمهها، پالایشگاهها، شرکتهای خودرویی و فولادی را در بازار عرضه و از این طریق سهام خود را به مردم واگذار کند. این صندوق ها با ۲۰ تا ۳۰ درصد تخفیف به مردم واگذار شد و هر ایرانی دارای کد ملی میتوانست خریدار آنها باشد.
اما روند حرکت بازار سرمایه روی بازدهی این صندوق ها نیز تاثیر گذاشت و باعث شد زیر قیمت NAV معامله شوند. البته سازمان بورس و اوراق بهادار از انجام اقداماتی برای رسیدگی به وضعیت این صندوق ها در سال جدید خبر داده و در این راستا مجید عشقی اعلام کرده است که اصلاحاتی برای اصلاح ساختار صندوقها در نظر گرفته شده که باید در شورای عالی بورس مطرح شود. به گفته وی اگر ساختار این دو صندوق اصلاح شود ساختار آنها مانند سایر صندوقها خواهد شد.
NAV به معنی خالص ارزش داراییهاست؛ یعنی یک سهم چقدر ارزش دارد. این مفهوم شامل داراییهای یک سهم یا صندوق منهای بدهیهای آن است.
منبع: فردا
کلیدواژه: بازار سرمایه ETF پالایشی صندوق پالایشی یکم صندوق ها دو صندوق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۷۳۰۲۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
معادله تورمی بازدهی سهام
تورم از دو کانال بر رابطه میان سود حسابداری و بازده بورسی اثر میگذارد. از سویی، افزایش تورم موجب واگرایی میان وضعیت واقعی شرکت و گزارش مالی میشود و به تضعیف رابطه میان سودها میانجامد. از سوی دیگر، افزایش تورم به افزایش نرخ تنزیل میانجامد.
به گزارش دنیای اقتصاد، این مساله موجب تغییر ارزش شرکت منطبق بر جریانهای نقدی کوتاه مدت آن میشود و ارتباط میان سود حسابداری و بازده بورسی شرکت را افزایش میدهد. بهنظر میرسد وزنکشی این دو کانال در اقتصادهای مختلف نشاندهنده نوع اثر تورم بر رابطه میان سودها است.
داراییها، بدهیها و درآمد مجموعهها اغلب در گزارشهای مالی بهصورت اسمی (تعدیل نشده با تورم) درج میشوند. این مساله موجب شکاف میان واقعیت حاضر شرایط مالی شرکتها و اطلاعات درج شده در صورتهای مالی در زمانهای با تورم بالا میشود. در پژوهشی که بهتازگی در دانشگاه دوک آمریکا انجام شده، با استفاده از دادههای جدید استخراج شده از گزارشهای مالی سده گذشته میزان و شیوه اثرگذاری تورم بر رابطه میان سود حسابداری یک شرکت و ارزش بازاری سهام آن بررسی میشود.
تورم از دو کانال میتواند بر رابطه میان این دو سود اثر بگذارد. از سویی، از آنجا که دادههای تاریخی بهای تمام شده با تغییر قیمتها به دلیل تورم تغییر نمیکند، تورم میتواند ارتباط میان سودها (earning relevance) را کاهش دهد. از سوی دیگر، تورم ممکن است با افزایش نرخ تنزیل شرکتها و در نتیجه تغییر تمرکز شرکت به سمت بازدههای کوتاهمدت، ارتباط میان سودها را افزایش دهد. سوال کلیدی این است که کدام کانال در نهایت غالب خواهد شد؟
در ژوئن ۲۰۲۲، نرخ تورم کشور آمریکا به ۹.۱ درصد رسید که بالاترین سطح آن در ۴۰ سال گذشته بود. پس از آن، نرخ بالای تورم به دغدغه اصلی بسیاری از سرمایهگذاران بدل شد. صعود مجدد نرخ تورم همچنین موجب تمرکز مناظرات علمی بر اثر این متغیر بر ارتباط بین متغیرهای حسابداری شد.
به گفته ناظران، افزایش تورم حداقل از دهه۱۹۲۰ به بعد اثری کاهشی بر ارتباط میان ارقام حسابداری داشتهاست. دلیل این امر آن است که با افزایش تورم مبالغ اسمی (nominal) درج شده در ترازنامه و صورت درآمدهای شرکتها، ارزش جاری آنها را کمتر از مقدار واقعی نشان میدهد. هیات استانداردهای حسابداری مالی آمریکا (FASB) نیز که مرجع قانونگذاری گزارشهای مالی و اساس تنظیم استانداردهای حسابداری است، با بیان اینکه «با افزایش نرخهای تغییر در قدرت خرید عمومی، صورتهای مالی که بر حسب واحدهای اسمی پول نوشته میشوند، فایده خود را از دست میدهند» بر کمرنگشدن این ارتباط با افزایش تورم صحه میگذارد.
عوامل موثر بر ارتباط دو سوددر پژوهش اخیر بینز و کوبیک (Binz and Kubic) دو مساله در حوزه ارتباط بین درآمد حسابداری و بازده بورسی به طور خاص بررسی شدهاست. اولین مساله، بررسی اثر تورم بر ارتباط میان سودهای حسابداری و بورسی است. این دیدگاه که کانال اثرگذاری نرخ تورم بر رابطه میان سودها از طریق دادههای تاریخی هزینه حسابداری است، این موضوع را مطرح میکند که با افزایش تورم دقت درآمدهای اسمی ثبتشده در صورتهای مالی کاهش مییابد و در نتیجه این گزارشها فایده خود را از دست میدهند.
با وجود اینکه این کانال احتمالا تا حدودی اثرگذار باشد، در این پژوهش به اثر دیگری که تاکنون مورد غفلت بوده نیز پرداخته میشود که اثری عکس کانال قبلی دارد. کانال دوم اثرگذاری تورم بر ارتباط میان سودهای حسابداری و بورسی، یا بهعبارت دیگر «کانال نرخ تنزیل» است. قیمت و بازده یک دارایی در بازار سهام نشاندهنده ارزش تنزیل شده جریانی نامتناهی از جریانهای نقدی آتی است. نرخهای تنزیل بالاتر باعث میشود جریانهای نقدی بلندمدت ارتباط کمتر و جریانهای نقدی کوتاهمدت ارتباط بیشتری با بازده کنونی سهام داشته باشند. دلیل این مساله آن است که صورتهای مالی برای درک جریانهای نقدی آتی کوتاهمدت مفیدتر هستند، همچنین افزایش تورم موجب افزایش نرخ تنزیل میشود و در نتیجه ارتباط میان سودهای حسابداری و بورسی را افزایش میدهد.
نتایج پژوهش انجامشده نشان میدهد تورم از هر دو کانال بر این ارتباط اثر میگذارد، اما اثر غالب از کانال نرخ تنزیل است و در واقع اثر کلی تورم، افزایش ارتباط بین درآمد حسابداری و بازده بورسی شرکتها است.
مساله دوم مورد بررسی در این پژوهش، کاهش ارتباط بین سود حسابداری و بورسی شرکتها در طول زمان است. پژوهشهای گذشته نشاندادهاند این ارتباط با گذشت زمان کمرنگ میشود. مساله اصلی، اما اینجا است که این پژوهشها عامل تورم را در تخمینهای خود در نظر نگرفتهاند. طبق دادههای تاریخی، در طول دهههای گذشته تورم کشور آمریکا نزولی بوده و تنها در دو سالگذشته برای مدتی روند افزایشی میگیرد. در نتیجه از آنجا که نرخ تورم اثری مستقیم بر ارتباط میان این سودها دارد، با کاهش نرخ تورم طی سالیان، ارتباط میان نرخهای سود نیز کاهش مییابد و احتمالا زمان بهعنوان یک متغیر جدا اثری بر این ارتباط نداشتهباشد. بررسیهای پژوهش مورد اشاره نشان میدهد این احتمال کاملا درست است و زمان، متغیری موثر بر ارتباط میان سود حسابداری و بورسی نیست.
مکانیزم عملکرد دو کانالباتوجه به نتایج پژوهش انجام شده، دو کانال برای اثرگذاری نرخ تورم بر ارتباط سودها وجود دارند که اثری عکس هم دارند. باتوجه به کانال دادههای تاریخی هزینه حسابداری، میتوان گفت داراییهایی مانند املاک و مستغلات، ماشینآلات و تجهیزات با دادههای تاریخی هزینه اندازه گیری شده و در طول عمر مفید خود مستهلک میشوند. از آنجا که تورم ارزش واقعی دلار را از بین میبرد، با افزایش تورم ارزش واقعی هزینه درجشده در ترازنامه کاهش مییابد و در نتیجه بین ارزش دفتری هزینه تمام شده تاریخی و ارزشهای فعلی بازار واگرایی رخ میدهد.
این مساله منجر به عدمکارآیی استهلاک ذکرشده در صورتهای مالی برای درک مخارج سرمایهای و سودآوری آتی شرکت میشود. بهطور مشابه، فروش نیز با قیمتهای تاریخی اندازه گیری میشود و درنتیجه تصویر بالقوه گمراه کنندهای از عملکرد شرکت ارائه میکند؛ چراکه بخشی از سود ناخالص (درآمد منهای هزینه موجودی) نشاندهنده سود واقعی و بخشی دیگر نشاندهنده اثرات تورم است. نتیجه این امر آن است که تحتکانال هزینه تاریخی، واگرایی ناشی از تورم بین واقعیت اقتصادی و اندازه گیری هزینه تاریخی، ارزیابی چشم انداز شرکت را برای سرمایهگذاران دشوارتر میکند. در نتیجه سرمایهگذاران کمتر به اعداد حسابداری متکی میشوند و رابطه میان بازده سهام شرکت در بورس و سود حسابداری کمتر میشود.
شواهد نشان میدهد؛ زمانیکه تورم افزایش مییابد، سرمایهگذاران برای درآمدهای جاری وزن بیشتری نسبت به چشم انداز رشد آتی قائل میشوند؛ چرا که نرخ تنزیل بازده آتی شرکت بالاتر است و در نتیجه این بازدهها کمتر قابلاتکا هستند. این استدلال؛ در واقع همان اثر تورم از کانال نرخ تنزیل است. طبق بررسیهای انجام شده، صورتهای مالی توضیحات بیشتری را درخصوص جریانهای نقدی کوتاهمدت نسبت به جریانهای نقدی بلندمدت میدهند.
با افزایش تورم، شرکتها نمیتوانند تمام افزایش قیمتها را نادیده بگیرند و ارزش شرکت برابر با جریانهای نقدی تنزیلشده میشود. نرخ تنزیل نیز خود شامل نرخ تنزیل واقعی و تورم است. حال اگر نرخ تنزیل صفر باشد، جریانهای نقدی کوتاهمدت و بلندمدت وزن برابری دریافت میکنند، اما اگر نرخ تنزیل بسیار زیاد شود، صورتهای مالی بیشتر تغییرات کوتاهمدت را توضیح میدهند؛ چرا که ارزش فعلی جریانهای نقدی بلندمدت کوچک میشود.
سخن آخربا وجود آنکه پژوهش مذکور درخصوص اقتصاد آمریکا نوشتهشده و برآوردهای آن باتوجه به دادههای صورت مالی شرکتهای این کشور انجام شدهاست، از آنجاکه منطق پشت کانالهای اثرگذاری تورم بر ارتباط بین درآمد حسابداری و بازده بورسی در ایران نیز وجود دارد، نتایج این پژوهش در اقتصاد ایران نیز قابلاستناد است، اما برای صحتسنجی نتایج این مقاله نیازمند است که دادههای بورسی ایران مورد بررسی قرار بگیرد. به اینترتیب میزان اثرگذاری دو کانال برآورد شده و اثر کل تورم بر رابطه بازدهی قیمت سهام و صورتهای مالی آشکار میشود.